خیلی بد شدی. حداقل همینجا سراغمو بگیر حالمو بپرس, ...ادامه مطلب
این انصاف نیس که هیچ خبری از خودت بهم ندی, ...ادامه مطلب
اگه یبار دیگه یه فرصت دوباره پیش بیاد اینبار چکار میکنه؟؟؟, ...ادامه مطلب
چه می دانی ، شاید گله و شکایتم از روی دلتنگیه ........, ...ادامه مطلب
محبوب من !شبهایی که من بی قرارتر از همیشه کُنج خلوت خویش برایت مینویسم؛ تو در چه حالی؟وقتهایی که من این خیابان ها را دنبال اثری از توام؛ تو در چه حالی؟ وقتی بغض گلویم را فشار میدهد و همیشه او بر من چیره میشود؛ تو در چه حالی؟ وقتی من ساعت ها مینشینم و سقوط قطرههای باران را نگاه میکنم؛ تو در چه حالی؟ رفیق من ، تو در چه حالی؟ نمیدانم کجای دنیایی اما من میان تمام این روزها و شبها، میان این خیابانها، بغضها، بارانها، میان این نوشتن ها تو را میبینم .نمی دانم... تو به من بگو ، رفیق... آیا تو جزئی از وجود منی؟! یا من و هستیِمن ، در عشق تو حل شده؟نمی دانم تو را دارم یا نه؛ نمی دانم خودم را پیدا کردم یا هنوز لابهلای آن کوچههای مه گرفته دنبال خودم میگردم...نمیدانم که من نیستم، یا تو!؟ شایدم هر دو.....از آن منِ همیشگی چیزی باقینمانده جز یک چمدان پر از شعار..!رفیق جان ،این منم ! این منِ پریشانم که هیچ شباهتی با کسی که بودم ندارم...تو در چه حالی؟ شاید تو هم میانِ روزهای تقویم یا میان گندمزار یا حتی موجرودها و گلهای صورتی دنبال من میگردیشاید ذهن تو هم پر شده از این سوال که من در چه حالم.شاید تو هم فکر میکنی گم شدی، من را هم گم کردی، یا هردویمان گم شدیم!آهباز هم درِ این چمدان خوشخیال پر شعار باز شد...نه ! تو اصلا یادت هم نمیآید که من عاشق گندمزار بودم یا در خاطرت نیست که من چقدرگل های صورتی را دوست داشتم.تا افکارِ ناآرام من ، به روح خستهام هجوم نیاورده اند این چمدان شوم را میبندم!من هنوز کار دارم!؛ من باید این جاده های باقی مانده را طی کنم تا جایی که اولین رد پا از تو را ببینم.اما رفیق من , ...ادامه مطلب
سختیا میگذره ولی هیچ وقت هیچ وقت آدم یادش نمیرهکیا همراهیش کردن و کیا دوییدن رفتن که نبینن ..., ...ادامه مطلب
بغض هایم را مسخره نکنبه سه نقطه های آخر حرف هایم نخند تمام زندگیم نقطه چین است اینها تمام نوشته های تاریکی ذهن و دنیای من است… اینجا کلبه ی وحشت من است چرخ و فلک خاطره هاست… سکوت چشمها و سرسره ی بغض هاست… در دنیای تاریک و سیاه من خبری از گل و درخت نیست روشنی نیست… سیاهی مطلق است…! دوست خوب من ، سکوت کن و رد شو چشمهایت را ببند تا تن لش زندگی مرده ام را نبینی گوشهایت را بگیر تا صدای ناله ها و زجه ز,رفیق ...ادامه مطلب